جدول جو
جدول جو

معنی گسک بزئن - جستجوی لغت در جدول جو

گسک بزئن
نوعی قهر کردن که علامت آن بالا انداختن شانه ها است
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عقب زدن، کنار گذاشتن، جا باز کردن از طریق کنار زدن دیگران، فسخ معامله
فرهنگ گویش مازندرانی
سقف کوبی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
لگدکوب کردن زمین توسط جانور، بی تابی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
سرکشی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
دست زدن، هل دادن با دست، تجاوز به عنف
فرهنگ گویش مازندرانی
سیلی زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
لب زدن، خوردن، چشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
درد ناگهانی استخوان
فرهنگ گویش مازندرانی
آلوده به بوی مرغ بوی گوشت خام، پلک زدن ناخواسته و غیرارادی، زمانی به اندازه ی یک چشم به
فرهنگ گویش مازندرانی
شور زبانی، در باور عامیانه سخنی که شوم باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
پاشیده شدن آب و چیزهای آبکی
فرهنگ گویش مازندرانی
در اصطلاح متر کردن زمین را گویند، متراژ کردن، کمند انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
به طور ناگهانی تکان دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
دم زدن، حرف زدن، صدای جیک جیک جوجه از درون تخم در یکی دو
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی گل اندود نمودن سقف، تخته ها به صورت ضربدری به سقف میخ
فرهنگ گویش مازندرانی
گاو نر و ماده را در وضعیت جفت گیری قرار دادن، زمین را کشت
فرهنگ گویش مازندرانی